خبرنگاران حوزه میراث فرهنگی؛ راویان بی‌صدا، پاسداران هویت ملی

هفدهم مردادماه، روز خبرنگار، نامی است که در تقویم رسمی کشور با جوهر احترام ثبت شده، اما در دل‌های آگاه، یادآور بار سنگینی است که بر دوش کسانی نهاده شده که سوگند خورده‌اند روشنی را روایت کنند، حتی اگر شب در کار پنهان‌کاری باشد.

خبرنگار، فقط یک راوی نیست. او چشم بیدار جامعه است؛ صدایی برای آنان که صدایشان شنیده نمی‌شود، پلی میان دانستن و نادانی، و چراغی در دست که روشن می‌ماند حتی وقتی مسیر تاریک است. خبرنگار، راوی حقیقت است، نه حقیقتی که ساده در دسترس باشد؛ حقیقتی که باید در میان دیوارهای سکوت، گردوغبار دروغ، و هزارتوی پنهان‌کاری جست‌وجو شود.

در حوزه‌هایی چون گردشگری، میراث فرهنگی و صنایع‌دستی، خبرنگار نه‌تنها باید نگاه تیزبین داشته باشد، بلکه باید دل‌سپرده فرهنگ، دلبسته تاریخ و آشنا با پیچیدگی‌های اجتماعی و زیست‌محیطی باشد. در این عرصه‌ها، کار خبرنگاری تنها پوشش رویداد نیست؛ بلکه پاسداری از هویت ملی، معرفی گنجینه‌های فراموش‌شده، و تبیین ظرفیت‌هایی است که در لابه‌لای روزمرگی‌ها گم شده‌اند.

دشواری‌های خبرنگاری در عرصه‌های تخصصی، به‌ویژه در حوزه میراث فرهنگی، چند برابر است. خبرنگار این عرصه باید با زبان باستان‌شناسی، تاریخ، مردم‌شناسی، هنر، و حتی سیاست آشنا باشد. باید بداند یک تخریب کوچک، یعنی زخمی بر پیکر تمدن؛ و یک بی‌توجهی ساده، یعنی فراموشی ریشه‌ها. خبرنگار این میدان، در دل کویر و قله کوه، در کنار سفال شکسته یا قلعه‌ای متروک، به دنبال خبر نیست؛ به دنبال هویت ملت است.

اما آیا سختی‌های این حرفه در نگاه جامعه و حتی مسئولان دیده می‌شود؟ آیا مخاطراتی که خبرنگار با آن روبه‌روست – از فشارهای بیرونی گرفته تا بی‌ثباتی شغلی، از کمبود امکانات تا خطرات میدانی – به درستی درک می‌شود؟ متأسفانه پاسخ، نه همیشه مثبت است.

بسیاری از خبرنگاران، به‌ویژه در شهرستان‌ها و مناطق دورافتاده، در شرایط دشوار معیشتی، بدون بیمه و امنیت شغلی، با تجهیزات حداقلی و در برخی مواقع با فشارهای امنیتی و قضایی، کار می‌کنند؛ با این حال، هنوز هم با تعهدی ستودنی، حقیقت را روایت می‌کنند، آن هم نه برای دیده شدن، بلکه برای آن‌که جامعه بیدار بماند.

در این میان، خبرنگاران حوزه گردشگری و میراث فرهنگی بیش از همه به حمایت نیاز دارند. اینان روایت‌گر تاریخ بی‌زبان‌اند؛ پاسدار اصالت‌هایی هستند که اگر نگوییم، فراموش می‌شوند. اگر از آن‌ها پشتیبانی نکنیم، نه‌تنها خبرنگار، بلکه صدای تمدن‌مان خاموش می‌شود.

من شخصاً در تحریریه خبرگزاری میراث آریا، همکارانی را می‌شناسم که روزها در مسیرهای سخت روستایی سفر می‌کنند تا جشنواره‌ای محلی را پوشش دهند؛ شب‌ها در کنار باستان‌شناسان در محوطه‌های تاریخی می‌خوابند تا گزارشی تهیه کنند؛ یا هفته‌ها پیگیر یک پرونده ثبت جهانی‌اند، بی‌آن‌که حتی نام‌شان جایی ذکر شود. اینان گمنامان فرهنگ‌اند، بی‌هیاهو اما مؤثر.

روز خبرنگار، فرصت خوبی است تا بگوییم:

 باید سیاست‌های حمایتی جدی‌تر و ساختاری‌تر برای خبرنگاران، به‌ویژه در حوزه‌های تخصصی، طراحی شود.

 باید امنیت شغلی و معیشتی خبرنگاران تقویت گردد.

 باید امکان دسترسی آزادتر به منابع، اسناد و کارشناسان فراهم شود.

 و باید آموزش‌های تخصصی و مستمر برای توانمندسازی خبرنگاران حوزه فرهنگ و گردشگری جدی گرفته شود.

و باز هم باید گفت؛ روز خبرنگار یادآور این حقیقت است که جامعه‌ای که قدر قلم را بداند، راه را بهتر می‌یابد. خبرنگاران مشعل‌داران این راه‌اند؛ مشعل‌دارانی که اگر بی‌پناه بمانند، نه‌تنها خود می‌سوزند، که راه را نیز برای دیگران تاریک می‌کنند.

با تمام تواضع و احترام، به همه خبرنگاران فرهیخته کشور، به‌ویژه هم‌سنگران ما در حوزه میراث، گردشگری و صنایع‌دستی، درود می‌فرستم و دست شما را به گرمی می‌فشارم. قلم‌تان استوار، راه‌تان روشن و صدایتان همواره بلند باد.

انتهای پیام/

کد خبر 1404051600905
دبیر محمد آوخ

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha